بحث در مورد تئوری های بودجه با مقیاس وسیع که به دنبال توصیف بودجه سالانه در واحدهای دولتی هستند، نزدیک به یک قرن است که ادامه دارد. این نظریه ها با پذیرش متفاوتی از سوی دانشگاهیان و متخصصان مواجه شده است. محققان تعدادی از رشتهها (مدیریت دولتی، علوم سیاسی، و اقتصاد و سایر رشتهها) به دنبال توضیح فرآیند بسیار پیچیده بودجه از طریق تعداد نسبتاً کمی از گزارهها بودهاند که برخی آزمایشپذیر، برخی غیرقابل آزمایش، که به بازیگران بودجه و محققین چارچوبی تحلیلی را ارائه میدهند. اقدامات آنها این سؤال که آیا این نظریهها برای شاغلین ارزش دارند یا نه یا به عنوان «سرمایه مولد دوره تصدی» (Neuby 1997, 139) برای دانشگاهیان در پسزمینه مطالعه نظریه بودجه نهفته است. بودجه بندی ممکن است برای هر مجموعه ای از گزاره های نظری برای توضیح بیش از حد پیچیده باشد. اما عصر مدیریت کاهش بودجه و افزایش علاقه به عملکرد دولت نشان میدهد که با آغاز هزاره جدید، جستجو برای ابزارهایی که عقلانیت مخارج دولت را افزایش میدهند - یا توجیهی برای کاهش دولت - جستجو برای تئوری بودجه را زنده و زنده نگه میدارد. در ابتدا یک نکته احتیاطی ارائه می شود. تئوری بودجه در آغاز قرن جدید به طور قابل توجهی با نظریه ای که در نیمه آخر قرن گذشته مطرح شد متفاوت است. طرح های بزرگ بهینه سازی بودجه ارائه شده توسط اقتصاددانان و طیف گسترده ای از قالب های بودجه مانند بودجه ریزی مبتنی بر صفر، برنامه ریزی برنامه ریزی و بودجه بندی کنار گذاشته شده اند. به جای آنها، یک نظریه کلی تعریف شده در مدیریت و اندازه گیری عملکرد وجود دارد که هدف آن تقویت اثربخشی بیشتر در ارائه برنامه است. نظریه بودجه قدیمی ممکن است به یک مدیر شهری پیشنهاد کند که سطح بهینه خدمات تفریحی، تعمیر جاده و پلیس در یک حوزه قضایی خاص وجود دارد. تئوری بودجه جدید بر این موضوع تمرکز دارد که آیا سطوح فعلی تفریح، تعمیر جاده و پلیس در شهر با ماموریت، انتظارات مشتری (یعنی شهروندان) و هزینه و کیفیت در حوزه های قضایی همتا سازگار است یا خیر. به همان اندازه مهم، مدیران شهری (و نمایندگان منتخبی که تحت نظر آنها خدمت می کنند) ممکن است بپرسند که آیا چنین خدماتی باید توسط بخش عمومی یا برخی از ارائه دهندگان جایگزین ارائه شود. در اصل، نظریههای جدید بودجهریزی در آغاز هزاره جدید، تناسب و احساس متفاوتی نسبت به پیشینیان خود دارند، و همانطور که در زیر مشاهده خواهد شد، هنوز به طور سیستماتیک بیان نشدهاند. و اگر پیامی از هر دو رتبه دانشگاهی و حرفه ای وجود داشته باشد، نظریه بودجه در عصر ما نظریه عملکرد نمایندگی است - اینکه چگونه در طول زمان اندازه گیری و افزایش می یابد. بخش اول این فصل آنچه را که میتوان نظریههای بودجه کلاسیک یا سنتی نامید که از دوران بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم تا دهه 1990 بر بحث در این حوزه غالب بود، مرور میکند. در بخش دوم، رشتههای مختلف فکر مرتبط با آنچه که انقلاب اندازهگیری عملکرد نامیده میشود و موضوعات مرتبط مانند محک زدن و مهندسی مجدد مورد بررسی قرار میگیرد. این رویکردها با هم مقایسه شده و مقایسه میشوند تا ببینند چگونه و از چه راههایی با پیشینیان خود همپوشانی دارند یا تفاوت دارند. شاید مهمتر از آن، سوالاتی در رابطه با مطالعه سنجش عملکرد و ارتباط آن با کاستی های روش شناختی ذاتی مدیریت دولتی به عنوان یک رشته مطرح می شود. در نهایت، برخی از رویکردهای جایگزین برای مطالعه بودجه عمومی مورد بررسی قرار می گیرند که ممکن است برای پزشکان و دانشگاهیان ارزشمند باشد.