مقاله ترجمه شده رشته مدیریت با عنوان اطلاعات رقابتی، مدیریت آگاهی و مشارکتی: موردی از شرکت های دارای تکنولوژی بالای اروپایی، در قالب فایل word و در حجم 29 صفحه، بهمراه فایل pdf اصل مقاله انگلیسی.
عنوان لاتین مقاله:
Competitive Intelligence, knowledge management and competition: the case of European high technology firms
سال چاپ: 2016
محل انتشار:
Business Process Management Journal
بخشی از ترجمه مقاله:
اطلاعات رقابتی(CI)، اصطلاحی است که در حوزه نظامی نشأت گرفته است و به یک رشته قانونی مورد استفاده در فرایندهای تجاری تبدیل شده است و تکامل در هر دو روش منجر به تعریف ایدئولوژی امروزی CI به عنوان مجموعه ای از اقدامات هماهنگ شده برای تحقیق، جمع آوری و آنالیز و انتشار اطلاعات شده است (Chung و همکارانش2003).
CI به عنوان یک ابزار مدیریتی راهبردی شرکت کننده در تصمیمات مدیریتی پیوست شده است (Lackman و همکارانش، 2000).
در فرایند توجه اختصاص یافته به رقابت، CI تحرک شبکه های داخلی و بیرونی را اطمینان می دهد (Lonnqvist-Pirtimaki,2006) و سپس به عنوان یک ابزار برای راهبردهای مؤثر اختصاص داده شده به مدیریت آگاهی در نظر گرفته شده است. مدیریت آگاهی هنگامی که مزیت رقابتی در ارتباط با ایجاد، انتقال، استفاده و محافظت از دانش و آگاهی مشاهده شود، به یک چالش مدیریتی تبدیل می شود (Teece,2000).
توسعه و آگاهی به خلاقیت در تیم های مبتنی بر اهداف سازمانی نیاز دارد (Brown-Dugid,2001). کسب و به اشتراک گذاری منابع می تواند عملکرد شرکت را افزایش دهد. انتقال اطلاعات در فرایند آگاهی (Nonaka-konno,1999)، اهداف CI برای ایجاد و انتقال دانش و آگاهی به عنوان یک مبنای واسطه ای بین بیرون و درون شرکت عمل می کند. بنابراین، مدیریت آگاهی و دانش با استفاده از رویکرد CI یک بُعد مهم در محیط و چارچوب همکاری می باشد. همکاری(Coopetition) یک واژه جدید گرفته شده از واژه های «تشریک مساعی» و «رقابت» می باشد (Brandenburger-Nalebuff,1996).
این نوع از پیوستگی با موفقیت های رقابتی و مشارکتی بین رقیبان مرتبط است، که این موقعیت ها را با همدیگر بررسی می کند (Bengtsson-kock,2000). در زمینه مدیریت دانش و آگاهی،CI مدیریت پارادوکس را دربر نمی گیرد: CI به اشتراک گذاری دانش و آگاهی کم و بیش استراتژیکی با رقیب به منظور انجام پروژه مشترک می باشد. CI امروزه بخشی از ایجاد شبکه های شراکتی(شریک) می باشد، که در آن جریان های اطلاعاتی بواسطه گسترش آگاهی پذیرفته می شوند. مطابق پروفایل و اقدامات بیشترشان، آن ها می توانند با همدیگر فعالیت داشته باشند و شرکت ها خودشان را چندان به عنوان رقیب در نظر نمی گیرند. آن ها همچنین خودشان را به عنوان شرکای بالقوه در نظر می گیرند. این روند با توجه به محیط ناحیه ای و جغرافیایی و همچنین بازارهایی که شرکت در آن ها فعالیت و با شرکایش همکاری دارد به سمت تشریک مساعی گرایش دارد. به اشتراک گذاری این روش ها و ترتیب بندی در پروژه اشتراکی شامل فرایند CI می باشد. شرکت های دارای تکنولوژی بالا به طور ویژه تحت تاثیر قرار می گیرند و احساس می کنند باید اطلاعات و آگاهی را کنترل کنند. این شرکت ها مکانی درباره ایجاد آگاهی و اغلب به اشتراک گذاری آن هستند. در این زمینه، هدف این مقاله ارائه برخی پاسخ های مفید برای این سؤال اصلی می باشد: اهرم ها (تقویت کننده های) فرایند CI در مدیریت آگاهی در چارچوب همکاری کدامند؟ یک مطالعه تجربی را درباره 153 شرکت دارای تکنولوژی بالا در اروپا انجام دادیم. نتایج بدست آمده چهار گروه تجاری مطابق سطوح نظارتی و مشارکتی بین شرکت ها و سه نوع نظارت در شبکه های تجاری شناسایی شد. سه مؤلفه اصلی مدیریت آگاهی (ایجاد، ثابت سازی و انتقال) این نتیجه را به ما می دهد که CI در ایجاد اطلاعات قوی است و دارای توانایی تاثیرگذاری و تقویت مدیریت آگاهی می باشد.
پیشینه نظری:
CI و مدیریت آگاهی
CI واسطه بین اطلاعات اقتصادی و آگاهی اقتصادی می باشد. اطلاعات شامل داده های اولیه و انتقال پیام ها می باشد (Nonaka-konno,1999)، در حالی که آگاهی با استفاده از اطلاعات کدگذاری شده و منبع ارزش جریان تجاری ایجاد می شود. اطلاعات انتقال داده شده توسط هر فرد ممکن است بوسیله فردی که آن را دریافت می کند، در نظر گرفته شود. افرادی که آن را دریافت می کنند سپس از این آگاهی در تصمیم گیری استفاده می کنند. CI به ابزاری از این رابطه مکمل بین آگاهی و اطلاعات تبدیل می شود (Elbashir و همکارانش، 2013).
CI فرایندی است که اطلاعات را درباره آگاهی ایجاد می کند و تغییر