پیندر و هارلوز (2001) سکوت سازمانی را خودداری کارکنان از بیان ارزیابیهای رفتاری، شناختی و اثربخش در مورد موقعیتهای سازمان، تعریف می کنند. موریسون و میلیکان (2000) نیز، سکوت سازمانی را بعنوان پدیده ای اجتماعی در نظر می گیرندکه کارمندان در آن از ارائه نظرات و نگرانی های خود در مورد مشکلات سازمانی امتناع می ورزند.
و در تعریفی دیگر، سکوت سازمانی اشاره می کند به شرایطی که در آن کارکنان به طور آگاهانه، ایده ها، پیشنهادات و افکار سازنده خود را به طور صریح در مورد سازمان ارائه نمی دهند. این امر میتواند تأثیر مثبت یا منفی در تحولات و تغییرات سازمان داشته باشد. برای مدیران یک سازمان بسیار مهم است که کارکنان خود را، ترغیب کنند تا نگرانیها، ایدهها و دیدگاههای مختلف را برای ایجاد یک محیط مناسب برای آنها ابراز نمایند (موریسون و میلیکن، 2000؛ برنس فیلد، 2009؛ ارنلر، 2010، به نقل از کلینک و آلوسوی، 2014). سکوت سازمانی یک فرآیند ناکارآمد است که میتواند تمام تلاشهای یک سازمان را از بین ببرد و ممکن است به اشکال مختلف، مانند سکوت دسته جمعی در جلسات، سطوح پایین مشارکت در طرحهای پیشنهادی، سطوح پایین صدای جمعی و غیره رخ دهد (سینار، کارسی اوغلو، علی اوغلاری، 2013).
منابع
برخی از منابع :- شاهزاده احمدی، روح الله (1391). سکوت سازمانی. نشریه بینش، شماره 1، سال اول، مردادماه 1391.
- زارعی متین، حسن؛ طاهری، فاطمه؛ سیار، ابوالقاسم (1390). سکوت سازمانی: مفاهیم، علل و پیامدها. فصلنامه علوم مدیریت ایران، جلد 1، شماره 21 ، صص 104-77.
Cinar, Orhan; karcioglu, Fatih; Aliogullari, Zisan Duygu (2013). Relationship between organizational silence and organizational citizenship behavior: a survey study in the province of Erzurum, Turkey. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 99, pp 314 – 321. Available online at www.sciencedirect.com
Kilinc, Erhan; Ulusoy, Hatice (2014). Investigation of organizational citizenship behavior, organizational silence and employee performance at physicians and nurses, and the relationship among them. Business Management Dynamics, Vol. 3, No. 11, November, pp 25-34. Available online at www.bmdynamics.com
Karaca, Hasan (2013). An Exploratory Study on The Lmpact of Organizational Silence in Hierarchical Organizations: Turkish National Police Case. European Scientific Journal August, edition vol. 9, No. 23, pp 38-50.
Morrison, E. W. and Milliken, F. J. (2000). ‘Organizational silence: a barrier to change and development in a pluralistic world’. , 25, 706–25.
Van Dyne, Linn. Ang, Soon. Botero, Isabel C. (2003). Conceptualizing Employee Silence & Employee Voice as Multidimensional Constructs. Journal of Management Studies. Vol 40. No 6. PP: 1359-1392.
Pinder, C. C., Harlos, K. P. (2001). Employee Silence: Quiescence and Acquiescence as Responses to Perceived Injustice. In Rowland, K. M. And Ferris, G. R. (Eds). Research in Personnel and Human Resources Management. Vol. 20. No 4. PP: 331-369.
Slade, Michael Ross, (2008). The Adaptive Nature of Organizational Silence: A Cybernetic Exploration of the Hidden Factory, The Faculty of The Graduate School of Education and Human Development of The George Washington University.
Dimitris, Bouradas And Vokala,Maria, 2007.Organizational Silence: A New Challenge For Human Resource Management; athense university ofeconomics and business,pp1-19