برانگیختگی و بازداری
طبق نظر پاولف دو فرآیند اساسی بر همه فعالیتهای دستگاه عصبی مرکزی حاکمند که یکی برانگیختگی و یکی بازداری است پاولف معتقد بود که هر رویداد محیطی با نقطه از قشر مخ مطابقت دارد و همچنان که این رویدادها تجربه میشن فعالیت قشر مهر و یا برانگیخته میکنه یا آنرا بازداری میکنه حالا بسته به اینکه جاندار چه چیزی رو تجربه میکنه یا بازداری میشود
این الگوی برانگیختگی و بازداری که در هر لحظه معین ویژگی مغز و مشخص میکنه همون چیزی که پاولف اونو موزاییک مغزی اسم گذاشت که تعیین میکنه چطور یک جاندار به محیط خودش پاسخ بده همراه با تغییر محیط بیرونی تغییر محیط درونی موزاییک مغزی هم تعیین میکنه و رفتار مطابق با آن تغییر پیدا میکند. موزاییک مغزی میتواند به صورت یک آرایش نسبتاً ثابت دربیاید زیرا طبق نظر پاور مراکز مغز که مرتباً با هم فعال می شوند پیوند های موقت ایجاد میکند و تحریک هرکدام از آن مرکز ها منجر به تحریک سایر مرکز هم میشود