فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: pptxتعداد صفحات: 60حجم فایل: 653 کیلوبایت قیمت: 59000 تومانتوضیحات:
پاورپوینت زندگی نامه مستوره اردلان شاعر کردستانی همراه با نمونه اشعار با استفاده از مقدمه کتاب ماجد مردوخ روحانی، در 60 اسلاید.
زندگینامه مستوره کردستانی ماه شرف خانم قادری در سال ۱۲۲۰ هجری قمری معادل با ۱۱۸۴ شمسی در شهر سنندج در غرب ایران به دنیا آمد و او در دوران حکومت امان الله خان والی اردلان چشم به جهان گشود و از شاهزادگان دربار اردلان به مرکزیت سنندج بود.
«مستوره اردلان» شاعر، تاریخنویس، عارف و خوشنویس زمانه خود بود و تابوی جامعه مردسالارانه آن روزگار را در هم شکست و به دفاع از حقوق زنان برخاست. زنی کُرد تبار از خاندان اردلانها.
ماهشرف خانم از خانواده قادریها و دختر ابوالحسن بیگ قادری است و در سنندج در مرکزیت اردلانها چشم به جهان گشود.
وجود پدری باسواد و دوستدار علم و دانش از مستوره کردستانی , زنی صاحب قلم و صاحب ذوق ساختو در جامعه مردسالارانهای که زنها حق یادگیری و آموزشی نداشتند او را به فراگیری علم و دانش ترغیب کرد و به او زبان عربی، فارسی و کُردی آموخت.
دیری نگذشت که این زن توانمند و با استعداد در ردیف ادیبان و سخن سنجان قرار گرفت و در عفت و پاکدامنی و آشپزی و خانهداری و خصایص و صفات خاص زنانه سرآمد زنان گشت و با ذوق و قریحهٔ شاعریاش توانست با سرودن قصاید نغز و غزلیات با شاعران نامدار زمان خود مقابله کند و در تاریخ نویسی پا به پای مورخین در عرصهٔ وقایع نگاری جلوه کند و از طریق شعر با شاعران معاصر خود در ارتباط باشد.
با این اوصاف اگر او را به خاطر فضل و کمال و خط و ربط و شعر و تاریخ نگاریاش در ردیف زنان برجسته و مورخین نامدار قرار دهیم اغراق نکردهایم.
او در سن ۱۷ سالگی به ناچار با خسروخان ناکام از حکام اردلان ازدواج کرد.
میرزا علی اکبر منشی در این باره مینویسد: "مستوره چون شأن و شایستگی خود را برابر با مردان روزگار میدانست از این مواصلت و مزاوجت امتناع داشت تا این که خسروخان پدر و جد او را همراه چند تن از بستگان به زندان انداخت و ابوالحسن بیگ را مجبور به پرداخت جریمهٔ ۳۰ هزار تومان کرد و شرط استخلاص آنان را منوط به عقد مستوره نمود، مستوره به ناچار بدین مزاوجت تن در داد و جز تسلیم در مقابل استخلاص پدر و جدش راه دیگری نداشت در حالی که خسرو خان پیشتر با حسن جهان خانم دختر فتحعلی شاه ازدواج کرده بود و حسن جهان خانم زنی بود ادیب و شاعر و سیاستمدار و صاحب قدرت و مسلط بر زندگی خسروخان..."
نمونهای از نثرنویسی مستوره کردستانی
برگرفته از مقدمه تاریخ اردلان
«حمد و سپاس خدایی را سزاست که نـَزاد و نـَمیرد، باقی است و فنا نمیپذیرد. خَلاقی که در پاکی، ذاتش بیهمتاست. رزّاقی که در جمیع صفات، یگانه و تنهاست. سبحان الذی لمیلد و لمیکن له کفواً احد. مـَسجودی که کـِلـْک بَنان در بیان حمدش اَبْکـَمْ، معبودی که قلم و زبان در انشای سپاسش خجالتْ توأم است. چهره سخن را آرایش از ستایش او، و عارض نطق را پیرایش از نیایش اوست.
سزاوار حمدش قصیدهای از خاطر هیچ آفریده نتراویده. شایسته مدحش زبان هیچ صاحبفکری به قطعهای مترنـّم نگردیده. عقل عقلا از ستودنش حیران. فضل فضلا از وصفْ نمودنش سرگردان. دیباچه صبح را روشنی از پرتو نور حضرت او عنوان، و مـِهر را ضیا از انوار طلیعه طلعت اوست. (الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوة فیها ...). با ادراک پست، در وصفش دَم زدن نشاید و با این مُدرکه که ما را هست، مدحش در وهم و خیال نیاید. توصیفش در میزان فکر نسنجد و تعریفش در بنیان اندیشه نگنجد. (سبحانکَ لا اُحصی ثناءَ علیکَ أنتَ کما اثـْنـَیْتَ عَلـَی نـَفسِکَ فـَلـَکَ الـْحمدُ حتـّی تـَرضی لکَ الشُّکرُ حتـّی رَضَیْتَ).
چو وصفش به گفتن نیاید تمام
همین بـِه، زبانْ درکشیدن به کام
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.