Øاستراتژی، برنامه نیست ، بلکه طرز نگرش است که اساس آن بر تشخیص فرصتهای اساسی و تمرکز در جهت تحقق منابع آن می باشد. در استراتژی و تفکر استراتژیک باید به دنبال فرصتهای تحول آفرین بود و این فرصت ها درونمایه اصلی استراتژی هستند و بدون آنها هیچ تحولی در کار نخواهد بود .
برنامه ریزی استراتژیک از ساختاری فرایندی (مرحله ای) و ابزارها و متدولوژی های تحلیلی ایجاد می شود .
استراتژی حاصل تفکر استراتژیک است نه عملیات برنامه ریزی .
تفکر استراتژیک جهت گیری مناسب برای سازمان را مشخص می کند،
برنامه ریزی استراتژیک با روش های تحلیلی ، اهداف استراتژیک را به برنامه های بلند مدت و کوتاه مدت اجرایی تبدیل و آن را عملیاتی می کند.
•استراتژی یک مفهوم چند بعدی است که در بر گیرنده کلیه فعالیتهای اساسی سازمان بوده و باعث ایجاد حس یکپارچگی،وحدت،همسوئی،و موجودیت می شود و تغییرات ضروری القائی از محیط را نیز تسهیل می کند.
فرایند مدیریت استراتژیک بر اساس این باور قراردارد که سازمان ها ناگزیرند به طور دائم بر رویدادهای داخلی وخارجی نظارت کنند و بتوانند در زمان مناسب با آن تغییرات محیطی خود را وفق دهند.
مقایسهای که هر سازمانی بین مهارتها، منابع داخلی، فرصتها و ریسکها مینماید و راه مناسب و کارآمدی برای پاسخگوئی به شرایط انتخاب مینماید.